بسم الله الرحمن الرحیم
شمهای از خصوصیات
مرحوم آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی
بقای شیعه مولود مرجعیت و عاشورا
من در ابتدای سخن خود به دو نکته دربارۀ سیره و روش آیت الله بروجردی(قدس سره) که با امر حوزه مرتبط است، اشاره میکنم. مطلب اول اینکه مستشرقینی که
دربارۀ شیعه مطلب نوشتهاند، همیشه بر این مسئله تأکید کردهاند که بقای
شیعه مولود دو امر است : مرجعیت و عاشورا.
این دو عامل شیعه را حفظ کرده است، آن هم در طول تاریخی که بسیار پرنشیبوفراز است. ما خلفای بنیامیه و بنیعباس را داشتهایم، قتلعامهای شیعه را
داشتهایم. حداقل در دوران خودمان و در دوران عثمانی، هم از نظر زمانی و هم از نظر مکانی.
در مسئلۀ مرجعیت اینکه مرجعیت چه کاری انجام میدهد و چه هنری در طول تاریخ
برای حفظ کیان شیعه و حفظ تفکر شیعه داشته است، اهمیت دارد، چون ما تفکر
شیعه را همان تفکر اصیل اسلامی میدانیم. شیعه ساخته شده حتی در زمان
پیغمبر (صلی الله علیه وآله) یا بعد از پیغمبر )صلی الله علیه وآله) نیست. شیعه یعنی همان چیزی که به رسول اکرم ) صلی الله علیه وآله) به عنوان وحی نازل شده است، بقیه انحراف از آن مسیر است.
استقرار و حمایت از علمای بلاد
مرحوم آیت الله بروجردی(قدس سره) روی حفظ قشر میانی روحانیت تأکیدات بسیار زیادی داشتند. در رأس و اوج سازمان روحانیت، مرجعیت قرار دارد. در پایین آن
طلبههای متعلم هستند. این فاصلۀ میانی یکی داخل حوزه است، که اساتید حوزه
هستند و الان ما به آن کار نداریم البته مرحوم آیت الله بروجردی(قدس سره)
مشی خاصی نسبت به آنها داشتند که اگر فرصت شد عرض میکنم. اما بیرون از
حوزه یعنی روحانیونی که در مقام امام جماعت در شهرها، به عنوان واعظ و
روضهخوان هر جا که مشغول کارند هستند. مرحوم آیت الله بروجردی(قدس سره)
بر قشر میانی روحانیت تأکید بسیاری میکردند. یعنی به این صورت که اگر شهری عالم ندارد، از اینجا به هر وسیلهای شده و با هر اصراری عالم را
میفرستادند و در آن شهر مستقر کنند و از او حمایت میکردند. یعنی نه
اینکه فقط مستقر کنند و به امان خدا رهایش کنند، نه. حتی در شهرهایی که
روحانی داشت از او حمایت بیحدوحصر میکردند. آیت الله بروجردی(قدس سره)
حتی از کسانی که با ایشان از نظر فکری مخالف بودند و مردم را از تقلید
ایشان برمیگرداندند، حمایت میکردند. ایشان خصوصیتی داشتند که کمتر شنیده
شده است و آن اینکه وقتی افراد از شهرستان وجوه را برایشان میآوردند،
ایشان میپرسیدند شما از کدام شهر آمدهاید؟ و وقتی افراد اسم شهرشان را
میگفتند، آقا میفرمودند ما آنجا این آقایان [عالمان و روحانیون] را به
عنوان نماینده و وکیل خودمان تعیین کردهایم، لذا از شما پول مستقیم
نمیگیریم. شما بروید به آن آقا مراجعه و با او حسابکتاب کنید. پول را به
او بدهید، او برای ما بفرستد. شهر بود یا ده تفاوت نمیکرد. روش ایشان چنین بود.
باز نکردن دفتر در شهرها بلکه خانه و مسجد هر عالم دفتر آیت الله بروجردی
مرحوم آیت الله سید مهدی یثربی کاشانی برای من نقل فرمودند: وقتی برادر من مرحوم آیت الله سید علی یثربی(قدس سره) در قم فوت شد. ـ ایشان عالم بزرگی بود، آیت الله بروجردی در فوتش منبر
رفتند و این تعبیر را کردند: «امروز ما دیگر از مایه میخوریم». ـ من
سیوچند سال داشتم. آیت الله بروجردی من را خواستند و امر کردند تو برو
کاشان جای برادرت و مستقر باش و اجازهای هم به من دادند. مرحوم آقای آیت
الله سید مهدی یثربی میفرمودند: من رفتم کاشان و مشغول کار شدم، اما افراد خیلی به من توجه نمیکردند. حتی آن کسانی که برای امور شرعی خدمت برادرم
میرفتند، سراغ من نمیآمدند. یک وقت دیدم سروکلهشان پیدا شد. یکی پس از
دیگری آمدند. ایشان گفتند وقتی من تحقیق کردم چطور شد یک مرتبه این افراد
پیش من آمدند: معلوم شد چندتا از اینها رفتهاند قم خدمت مرحوم آیت الله
بروجردی حساب و کتاب کنند و پول بدهند. آیت الله بروجردی به آنها فرمودند: ما در کاشان آیت الله یثربی را نمایندۀ خودمان گذاشتهایم. شما پول را
ببرید به ایشان بدهید تا ایشان پول را برای ما بفرستند، من مستقیم پول را
قبول نمیکنم. مرحوم آقای آیت الله سید مهدی یثربی میفرمودند: راه خانۀ ما را مرحوم آیت الله بروجردی به اهالی کاشان یاد دادند. آیت الله بروجردی از دنیا رفتند، اما راه خانۀ من در مخیلۀ این آقایان ماند. اینگونه مرحوم
آیت الله بروجردی عالم در شهرها مستقر میکردند البته نه فقط عالمان در سطح بالا.
پدر من نقل میکردند خدمت مرحوم آیت الله بروجردی نشسته بودیم. عدهای از
روستایی آمده بودند خدمت ایشان که وجوه بدهند. مجموع وجوهشان هم 25-30
تومان شد (تک تومان). 5 تومان، 2تومان، 5 ریال. آن زمان وضع وجوهات
اینگونه بود. گفت وقتی نشستند و پولشان را درآوردند، آیت الله بروجردی از
آنها پرسید شما در محل خودتان روحانی دارید؟ گفتند بله، آقای شیخ حسن هست
که پیرمرد شده، اما آنجاست. ایشان بلافاصله گفته بود: عجب، آقا شیخ حسن
خودمان. بعد پرسیده بودند این آقای شیخ حسن آنجا چه میکند. برای ایشان
گفته بودند آقا سه وعده برایمان نماز میخواند، منبر میرود، احکام
میگوید، دخترانمان را عقد میکند، نماز میتهایمان را میخواند. مرحوم آیت الله بروجردی فرموده بودند: شما سلام من را به ایشان برسانید، این پول را
هم ببرید خدمت ایشان. بعد از این هم هر وجوهی داشتید، بدهید ایشان برای من
بیاورد. آنها رفتند و پولشان را برداشتند تا به شیخ حسن بدهند. پدر من
میفرمودند من از آیت الله بروجردی پرسیدم شما این آقای شیخ حسن را
میشناختید؟ فرمودند: نه. گفتم پس چرا چنین گفتید؟ ایشان فرمودند: هر کسی
برای شیعه کار میکند، از خودمان است. وقتی میگوییم «آقا شیخ حسن خودمان» و به او سلام میرسانم و میگویم دست او دست من است، او در منطقۀ خودش اوج
میگیرد. این قشر میانی است.
اعزام علما و مبلغین برای تقویت جایگاه روحانیت
[ادامه مطلب را در اینجا بخوانید ...] هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها...ما را در سایت هیئت عزاداران حضرت زهرا سلام الله علیها دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : byazahrajana بازدید : 281 تاريخ : جمعه 15 بهمن 1395 ساعت: 4:13